کلیاتی دربارة زندگی و آثار بهزاد
بهزاد نام آورترین نگارگر ایرانی است و آثار زیبایش سهم عظیمی در ارتقا و رونق هنر نگارگری ایران داشته است . شخصیت بزرگ هنری او بسیاری از پژوهشگران ایرانی و اروپایی را به سنجش و داوری آثارش وادار کرده است . بهزاد حتی در میان هنرمندان همعصر خویش ارج و قربی تمام داشت .
دربارة زندگی بهزاد اطلاعات کمی در دست است . او در 865 ق در شهر هرات متولد شد . در کودکی یتیم شد و هنرمند معروف دورة تیموری ، روح الله میرک خراسانی ، پرورش و سرپرستی او را برعهده گرفت و به او نقاشی و تهذیب آموخت . بنا به روایتی ، بهزاد شاگرد پیر سید احمد تبریزی بوده است . به هر حال ، بهزاد از استادان مختلف رموز هنر نگارگری را فرا گرفت ؛ مثلاً ظریف کاری و تهذیب را از قیم و معلم خود ، میرک خراسانی ، و قلم زنی ظریف و بیانگری عمیق را از طرحهای مولانا ولی الله آموخت . یکی از عوامل مهم در پرورش و آموزش و رشد استعداد هنری بهزاد ، که او را بعنوان نقاش و رسام و نگارگری مشهور و زبردست شناساند، بی شک حمایت و پرورش همه جانبة امیر علی شیر نوایی و همکاری با آن مرد بی همتای فرهنگ دوست و هنرپرور بود . به عبارت دیگر ، حمایت مادی و معنوی امیر علی شیر نوایی از بهزاد و اشتغال او در کتابخانه شخصی نوایی از بختیاری بهزاد بود .
ورود به انجمن امیر علی شیر نوایی ، که عبدالرحمن جامی از اعضای اصلی آن بود ، از جنبه هایی در فکر و هنر بهزاد زمینه ساز بود . هدف این انجمن عبارت بود : از دامان واقعیت به مکاشفة عرفانی و هنر تغزلی پناه بردن ، آرمانی کردن و تهذیب زندگی و بر فسون و جذبة این دنیای مرئی پرده کشیدن . بهزاد نیز بی تردید متأثر از معیارهای این بخش از جامعه هرات بود. در واقع ، یکی از تاثیرات بهزاد در نگارگری ایرانی در زمان حیات و مماتش « تلطیف عمومی انعطاف ناپذیری آکادمیک » میراث بایسنقر بود . به عبارت دیگر ، او جمله گرایشهای هنری دوره تیموری و مخصوصاً مکتب هرات را به اوج رساند و در ضمن ، راه را برای تحولات آینده گشود . بهزاد در آثارش به انسانها و حرکات طبیعی اندامها و حالت افراد توجه کرده است . در واقع ، پیکره های آثار او هویت دارند و حالات مردم کوچه و بازار در زندگی روزمره را بخوبی نشان می دهند . در واقع ، یکی از خصوصیات عالی کار بهزاد اینست که احساس خود از زیبایی حرکات را به کارش اضافه می کند و به هماهنگی کامل حرکت می رسد . حتی اگر بعضی از پیکره های آثار او زیبارو و لطیف نباشند ، از نظر پیچیدگی و داشتن هماهنگی بی بدیل اند .
از طرف دیگر ، بهزاد مهارت خاصی در مراعات و تناسب بین اجزا و انتخاب ماهرانه رنگهای مناسب داشته و دقت در طبیعت و مهارت در بکار بردن رنگ – رنگهای نو و تا حدی ابتکاری – از مختصات سبک اوست .
مهارت تام بهزاد در کشیدن و طراحی آثارش بود . این مهارت قدرتی اعجاب برانگیز به دستان او می داد و او می توانست رابطه شخصیتهای نگاره های خود ، چه انسانهاو چه حیوانات ، را با فضا بصورتی نشان دهد که هیچ نقاشی به این شیوه و مهارت نشان نداده بود و بعداً نیز نشان نداد . در کل ، صفت آثار بهزاد پویایی و حس حرکت طبیعت گرایانه است که تا ابتکاراتی نظیر نقش کردن درختان و صخره ها با رنگهای هماهنگ و سرد به پیش می رود . او به همان میزان که با صحنه های عادی زندگی روزمره آشناست ، صحنه های نبر قهرمانان و صحنه های دارای ابعاد قهرمانی را می شناسد . در واقع ، او چیزی دارد که آن را می توان « چشم نقاشی » نامید.
دیگر ویژگی عمده بهزاد مهارت در تصویر کردن نظاره گری بی طرف در صحنه نبرد یا ستیزه های دنیوی است – نظاره گری که حتی ممکن است گورخر باشد ، نظیر نگارة نبرد بهرام گور با اژدها .
آثار منسوب به بهزاد
آثار منسوب به بهزاد ، به قول عبادالله بهاری ، که البته اختلاف نظرهایی در آن هست ، عبارت است از :
1) پنج نگاره از نسخه خطی بوستان سعدی ، در کتابخانه سلطنتی مصر در قاهره ، به شماره 1488/893 . مشهورترین نگارههای این نسخه عبارت است از : یوسف و زلیخا ، بحث در مسجد ، صحنه ای از برون و درون مسجد .
بهزاد علاقه خاصی به موضوعات عرفانی داشت ، نظیر آنچه در منطق الطیر و بوستان سعدی آمده است . او وقتی ناچار می شد عباراتی از کتابی را که کاملاً با افکار عرفانی اش همخوانی نداشت تصویر سازی کند اغلب اشعار کتاب دیگری را در نگاره خود وارد می کرد تا معنای عمیق تر موضوع را آشکار سازد . مثلاً در نگاره مشهور یوسف و زلیخا ، بهزاد علاوه بر اشعار سعدی ، اشعار عارف و شاعر معاصر خود ، جامی ، در هفت اورنگ را آورده است . این نگاره لحظة پر آشوبی را نشان می دهد : یوسف در دام اغوای زلیخا ، همسر عزیز مصر ، در حجره ای زنانه مزین به نقاشیهای اغواگر گرفتار شده و در حال فرار از آن خانة اغواگر – بنای مارپیچی گمراه کننده با پلکانها و درهای بسته – است . توجه بهزاد در خلق چنین فضای پیچیده ای ، با استادی در طراحی معماری و ترکیب بندی ، تحسین برانگیز است ؛ خصوصاً اینکه نگاره معنای داستان را بخوبی بیان می کند . در این تصویر ، عادت و رسم ایرانیان ، یعنی پوشانیدن روی پیغمبران و برقع گذاشتن بر صورت ایشان و احاطة سرهای انبیا در دایره ای از نور ، در چهرة حضرت یوسف ، علیه السلام ، دیده می شود . رنگ نارنجی نزدیک به قرمز لباس زلیخا در تضاد با رنگ سبز جامه یوسف و هاله قداست طلایی رنگ بر گرد سر او نوعی بهره گیری معنایی و کاربرد ویژة رنگ بندی است .
بهزاد قصر فرعون را با تدابیری که القای بعد می کند بسیار متهورانه ترسیم کرده است . در این نگاره ، معماری نقش مهمی ایفا می کند . در واقع ، بهزاد در آثارش طبیعت و معماری را به مکان عمل آدمها بدل کرده و در آنها برای هر پیکر جایی مناسب در نظر گرفته است . در این اثر ، گویی بهزاد از دری بسته وارد محیط می شود و پشت در بسته را ، که نماد هزار توی روح آشوبناک یوسف و زلیخاست ، برملا می کند .
2) سه نگاره با رقم « صوره العبد بهزاد » در خمسة نظامی ، متعلق به سال 846 ق ( نگاره ها به تاریخ 899 ق است ) . یکی از این نگارهها بهرام گور را در حال حمله به اژدها در منظره ای صخره ای بسیار گویا و رسا نشان می دهد . در این نگاره ، بهرام بجای اینکه با شمشیر بر سر اژدها بنوازد باتیر و کمان از دور به او حمله می کند و اسبش نیز از ترس در حال شیهه کشیدن است . منظره حالتی طبیعی تر دارد و اژدها ، که به حالت جهش بر روی درختی تکیه کرده است ، نبرد را مشکل تر نموده است . چنان که گفتیم ، نظاره گر بی طرف این نگاره ، گورخری است که در قسمت عقب نگاره و در افق دیده می شود .
نگارة دیگر جنگ قبایل لیلی و مجنون است . در این نگاره ، در جنگ بین اسب سواران ، جزئیات تزیینی باز نقش مهمی ایفا می کند ، آنجا که مجنون به جنگ در بیابان می نگرد . تصویر مجنون در کعبه نیز منسوب به بهزاد است و نظیر کار قبلی ، ترکیب بندی فوق العاده لطیفی به رنگ سیاه ، سفید ، سبز و طلایی دارد .
3 ) نگاره های خمسة نظامی ، در موزه بریتانیا در لندن مورخ 900 ق . نگاره های مشهور منسوب به بهزاد در این نسخه عبارتند از : مأمون در حمام ، بنای قصر خورنق ، مجنون و لیلی در مکتب خانه .
بهزاد در مأمون در حمام رخت کن حمام بزرگی را به تصویر کشیده که نقش بندی آن بر اساس طرح اتفاقی حاصل از حوله های آویزان شده و لباسهای تا شده است . در ورودی ، که از خارج قاب و در قسمت راست تصویر شده ، چشم را به داخل هدایت می کند و چشم از طریق چوب بلندی که پیکره ای آن را در کنار در بلند کرده است به طرف لنگهای آویزان کشانده می شود .
نگاره بنای قصر خورنق نیز صحنه ای است از کار روزمره که مملو از حرکت و ترکیب بندی آن نیز فوق العاده فرمی است .
دیگر نگاره های منسوب به بهزاد در این نسخ است : خمسة امیرعلی شیر نوایی ( 890 ق ) در کتابخانه بادلیان ؛ خمسة امیر خسرو دهلوی ( 890 ق ) . بعلاوه یک قطعه نگاره متعلق به موزه متروپولیتن ، که درویشان را در حال سماع نشان می دهد ، یک قطعه نگاره در دو قسمت ، شامل چهره سلطان حسین بایقرا و مرکبش در باغ و یازده نگاره در نسخه خطی بوستان سعدی ( 883 ق ) ، در مجموعه چستر بیتی ، منسوب به بهزاد است .
از پیروان و شاگردان بهزاد می توان بدینها اشاره کرد : قاسم علی ، شیخ زاده ، آقا میرک ، و میر مصور . این نگارگران در هرات و در دوران حکومت سلطان حسین بایقرا فعالیت می کرده اند . بهزاد در تبریز نیز هنرمندان مستعد بسیاری را تربیت کرد و آموزش داد – هنرمندانی نظیر سلطان محمد و مظفر علی و میر سید علی .
استاد کمال الدین بهزاد به سال 942 ق در تبریز وفات یافت .
نظرات شما عزیزان: